کویر :: 86/6/14:: 4:13 عصر
این پاره گوشتی که به رگی (از رگهای ) انسان آویخته است و آن را قلب گویند،شگفت انگیز ترین چیزهاست،برای آنکه در اوست موادی از حکمت و دانش وچیزهایی بر خلاف آن ،اگر امید و رجا بر او عارض گردد،طمع خارش سازد،و اگر طمع براو هجوم آورد،حرصش از پای در افکند،اگر نا امیدی بر او دست یابد ،تاسفش بر او بکشد،و اگر کینه در وی رخنه کند،خشمش شدت یابدو اگر خشنودی یارش گردد ،هشیاری را از یاد ببردواگر ترسی ناگهانش در یابد،بیم نرسیدنش به کار فرو گیرد،واگر امن و وسعتی یابد،غرورو نخوتش برباید،چنانچه اندوهی به وی رسد بی تاب و رسوایش سازد و اگر مالی پیدا کنداز بی نیازی به سرکشی گرایدو اگر فقرش بگزد،رنج و بلای آن فقر گرفتارش سازدو اگر گرسنگی اش به رنج افکند ، ضعف و زبونیش از پای در اندازد،و اگر سیر شدنش به حد افراط رسد، پر خوریش به آزار دارد، بنابراین قلب چیزی است که هر تقصیر و کوتاهی به حالش مضر ، و هر افراط و تجاوزی از حد،برایش مفسد است.
از فرمایشات مولایم علی
(نهج البلاغه)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ