گو چگونه ز تو من یاد کنم؟
گره از کار دلم باز کنم؟
شب گذشت و من خسته بیدار
تو بگو،راز تو را با چه وجود فاش کنم؟
تو به خواب آمدی و حال مشوش کردی
حرف دل باز زدی ،جان به آتش کردی
هله کردم که شدم خاک در درگاهت
لب سخن گشت به نجوای دل آگاهت
چشم بستم ببینم رویت
دل ندا داد که حرفم ، روی است
به سخن آمدم و هیچ نبردم فریاد
حال خوش بود که این راز بماند در یاد
سلام به تمام دوستانی که این وبلاگ رو مورد لطف خودشون قرار می دهند و می خونند. امیدوارم که امسال سال خوبی برای همه آدمهای روی زمین باشه.
خوبی کارش سکه باشه
بدی حسابش خالی باشه
محبت سرآمد باشه
نفرت بره ته چاه
دوستی بشه مهمون دل
کینه بشه از اون خجل
همیاری و همکاری ها
تو آدمها عادت بشه
اما بدون همه چیزا خوب میشه اگه که
امیدمون به لطف و یاری خدا باشه...
یا حق ،خوشبخت باشین.
ما رو هم دعا کنید...